جدول جو
جدول جو

معنی هلهله

هلهله
(قُ)
تنک بافتن جامه را. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، نزدیک شدن. (منتهی الارب) ، برگردانیدن آواز را در گلو. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، چشم داشتن، درنگی نمودن، بیختن آرد را به پرویزن، به لفظ ’هلا’ زجر کردن اسب را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا