جدول جو
جدول جو

معنی هل

هل
(نَ / نُو بَ رَ / رِ دَ)
حرف استفهام. (منتهی الارب). حرف استفهام و موضوع است برای طلب تصدیق ایجابی نه سلبی. (اقرب الموارد) ، به معنی جزا و جحد و امر نیز هست، به معنی ’قد’ نیز هست (منتهی الارب) ، مانند: هل اتی علی الانسان...، یعنی قد اتی. (ناظم الاطباء) ، به معنی ’ما’ نیز هست. (منتهی الارب). مانند هل هی الا کذا، یعنی ما هی الا کذا، یا هل من خالق غیر اﷲ، یعنی ما خالق غیر اﷲ. (ناظم الاطباء). این مورد همان است که در دستور فارسی استفهام انکاری میگوییم و حروف استفهام را به معنی حرف نفی استعمال می کنیم:
ذات او سوی عارف و عالم
برتر از أین و کیف و از هل و لم.
سنائی.
- هل من مزید، اصطلاح حراج فروشان ومقتبس از قرآن کریم است. لفظاً یعنی ’آیا افزایش هست ؟’ (کسی بیش از این قیمت میخرد؟).
، مبحث هل، (اصطلاح منطق) هل در مقام پرسش از وجود شی ٔ و وجود شی ٔ برای شی ٔ به کار برده میشود: سؤال به واسطۀ هل بسیطه یعنی سؤال از وجود شی ٔ (مثال هل الانسان موجود؟) چنانکه سؤال شود که آیا انسان موجود است ؟ که مفاد ’کان تامه’ نیز میگویند در مقابل هل مرکبه که مفاد ’کان ناقصه’ است یعنی وجود شی ٔ لشی ٔ است مثال: هل الانسان ناطق، آیا انسان ناطق است ؟ و این پرسش احراز وجود است. (از فرهنگ علوم عقلی تألیف جعفرسجادی)
لغت نامه دهخدا