هزاردیناری. آنچه هزار دینار ارزد یا هزار مثقال طلا در آن باشد: خلعت پوشانید که کمر هزارگانی بود در آن خلعت. (تاریخ بیهقی). پیش آمد کمر زر هزارگانی بسته با کلاه دوشاخ و ساختش هم هزارگانی بود. (تاریخ بیهقی) ، پرارزش و گرانبها: ور خود تو کشی به دست خویشم کاری باشد هزارگانی. سنایی. خاقانی را به دولت تو کار سخنان هزارگانی است. خاقانی