جدول جو
جدول جو

معنی هرک

هرک
(هََ)
هرکس. هرکه:
ستم دیده هرک آمدی دادخواه
بد و نیک برداشتندی به شاه.
اسدی.
هرکت. هرکش. هرکو. رجوع به ترکیبها شود
لغت نامه دهخدا