یزید بن ثروان القیسی، ملقب به ذوالودعات. از بنی قیس بن ثعلبه، شاعر بود. وی در عرب ضرب المثل حمق و ساده لوحی است. و عبارت ’احمق من هبنقه’ از امثال سایره میباشد. از اوست: اذا کنت فی دار یهینک اهلها و لم تک مکبولا بها فتحولا و ان کنت ذامال قلیل فلاتکن الوفاً لعقرالبیت حتی تمولا. و فرزدق در این بیت که در خطاب به جریر گفته بدو توجه دارد: فلوکان ذاالودع ابن ثروان لالتوت بها کفه عنها یزید الهبنقا. (معجم الشعراء مرزبانی ص 495). صاحب عقدالفرید نام وی را در فصل مربوط به دیوانگان ذکر کرده و داستانها راجع به وی آورده است از آنجمله: هبنقه گوسفندی را به یازده درهم خرید. شخصی از وی پرسید گوسفند را بچند خریدی. هبنقه دستهایش را باز کرد و اشاره به انگشتان نمود و چون عدد آنها بیشتر از ده نبود زبانش را برای نشان دادن عدد یازده که قیمت گوسفند بود بیرون آورد. (از عقدالفرید ج 7 ص 173). ناظم الاطباء ذیل ودعه درباره وی آروده: ’ذوالودعات، لقب شخصی از تازیان که یزید بن ثرون نامیده میشد و آن را هبنقه نیز میگفتند و این شخص که دارای ریش درازی بود در میان تازیان به حماقت ضرب المثل شد، در گردن خود قلاده ای از مهره های ودعه و استخوان و سفال آویخته بود تا آنکه گم نشود شبی برادر وی آن قلاده را دزدیده در گردن خود آویزان کرد. فردای آن شب هبنقه گفت: یا اخی انت انا، فمن انا؟ یعنی ای برادر تومنی، پس من کیم ؟. ’ ذی الودعات لقب یزید بن ثروان است. (منتهی الارب)