معنی هبریه - لغت نامه دهخدا
معنی هبریه
- هبریه
(هَِ یَ) - ریشه ریزۀپنبه و پشم و پر که بپرد. (منتهی الارب). پرز ریزۀ پنبه و پشم و پر. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه) ، چرک و سبوسۀ سر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (معجم متن اللغه) (اقرب الموارد). نباغه. نباغ. نبّاغ، نبّاغه. پوسته هایی که از سر پراکنده شود. سبوسۀ سر. (المنجد) ، کرک لباس. (معجم متن اللغه). و بدان تعبیر میشود عبارت: ’لیث علیه من البردی هبریه’. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا