معنی هاشم هاشم (شِ) آنکه نان در اشکنه خرد میکند. (ناظم الاطباء). هشم الترید لقومه، فهو هاشم. (اقرب الموارد) ، کوه نرم. (یادداشت مؤلف) ، دوشندۀ شیر. (یادداشت مؤلف). ج، هشم لغت نامه دهخدا