گریزنده. (منتهی الارب) (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : در جهان روح هر سه منتظر گه ز صورت هارب و گه مستقر. مولوی (مثنوی). ، از آب بازگردنده. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، ما له هارب و لاقارب، ای صادر عن الماء و لاوارد، ای ما له شی ٔ او معناه لیس احد یهرب منه و لا احد یقرب الیه فلیس هو بشی ٔ (اقرب الموارد) ، یعنی او را چیزی نیست و یا نه از وی کسی میگریزد و نه نزدیک وی میرود گویی حقیقتی ندارد. (آنندراج) (ناظم الاطباء)