معنی وقوحه
- وقوحه (قَ)
- وقاحه. قحه. وقح. شوخ گرفتن و سخت شدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). سخت شدن سم. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی) ، بی شرم شدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). کم شدن شرم و حیا و بی پروا شدن بر ارتکاب قبایح و زشتی ها. (اقرب الموارد). شوخ روی شدن. (المصادر زوزنی)
