جدول جو
جدول جو

معنی وفاده

وفاده
(قَ حَ)
وفد. وفود. افاده. به رسولی آمدن نزد کسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). نزدیک سلطان شدن به رسولی. (تاج المصادر بیهقی). رجوع به وفد شود
لغت نامه دهخدا