معنی وسخ
وسخ
(وَ سِ)
چرک و ریمناک. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
⚡ جستجوی واژه " وسخ " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...