جدول جو
جدول جو

معنی وزان

وزان
(وَزْ زا)
سنجش کننده. وزن کننده. بسیار وزن کننده. (غیاث اللغات). آنکه بار سنجد. (مهذب الاسماء) (آنندراج). قپاندار. ترازودار. آنکه می سنگد و وزن میکند. (ناظم الاطباء) :
همی نگردد، چندانکه دم زنی فارغ
ز برکشیدن زر عطای او وزان.
فرخی.
ز بس کشیدن زر عطاش مانده شده ست
چو پای پیلان دو دست خازن و وزان.
فرخی.
جهان دو قسمت باید ز بهر جود ترا
یکی همه وزان ویکی همه ضراب.
مسعود
لغت نامه دهخدا