معنی ورد ورد (وُ) وراد. اوراد. جمع واژۀ ورد به معنی اسب گلگون. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به ورد شودجمع واژۀ ورد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به ورد شود لغت نامه دهخدا