معنی وراد وراد (وِ) اوراد. ورد. جمع واژۀ ورد، به معنی اسب گلگون. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، به معنی گل هردرخت و غالب گل سرخ. (آنندراج). رجوع به ورد شود لغت نامه دهخدا