معنی وحی وحی (وَ حی ی) شتاب و تیزرو. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). سریع. - سم وحی، سم الساعه. - شی ٔ وحی، عجل مسرع. (ناظم الاطباء). - موت وحی، مرگ مفاجات و سریع. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا