معنی وجی
- وجی (فَطْوْ)
- سوده شدن سم ستور یا سخت سوده شدن آن و فعل آن از باب سمع است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، بخیل یافتن. (منتهی الارب) : گویند سألناه فوجیناه، یعنی خواستم از وی پس بی خیر یافتم او را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، خصی کردن. اخته کردن. (منتهی الارب). رجوع به وجی شود
