جدول جو
جدول جو

معنی وثیره

وثیره
(وَ رَ)
مؤنث وثیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به وثیر شود، زن پرگوشت یا فربه بایستۀ همخوابگی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). زن فربه پرگوشت سرخ و شایستۀ همخوابگی. (ناظم الاطباء). ج، وثائر. وثار. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
- فراش وثیره، بستری نرم. (مهذب الاسماء). رجوع به وثیر شود
لغت نامه دهخدا