گلگونه. غازه. (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی). گلگونه باشد که وی را غازه گویند و زنان بر روی مالند تا سرخ شود. (اوبهی). سرخی و غازۀ زنان را گویند و بعضی سرخی و سفیداب را نیز گفته اند. (برهان قاطع). والغونه = ولغونه، از: ول (= گل) + غونه (گونه). با آلغونه و آلگونه قیاس شود. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). ولغونه. (شعوری). گلگونه. غازه که زنان بدان روی سرخ کنند: و آن بناگوش لعل گون گوئی برنهاده ست والغونه به سیم. شهید