جدول جو
جدول جو

معنی واکاویدن

واکاویدن
(فَ دَ)
جستجو کردن. تفحص نمودن. تفتیش کردن. (ناظم الاطباء). کاوش. جستجو. تفحص. (آنندراج). بازکاویدن. بحث و فحص کردن.
- واکاویدن از، پژوهیدن از. (یادداشت مؤلف).
، در عبارت زیر از المصادر معنی کوشیدن و کشمکش کردن میدهد: المناقره والنقار، با کسی واکاویدن در خصومت. مجادله، با کسی واکاویدن در خصومت. جدال. (زوزنی)
لغت نامه دهخدا