جدول جو
جدول جو

معنی واژگون

واژگون
وارونه، (برهان) (ناظم الاطباء)، برگشته، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، سرنگون، معکوس، مقلوب، (ناظم الاطباء)، واژگونه، (آنندراج)، وارونه، واژون، واژونه، باشگونه، باشگون، مجازاً شوم، نامبارک، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) :
این قصۀ عجب شنو از بخت واژگون
ما را بکشت یار به انفاس عیسوی،
حافظ
لغت نامه دهخدا