جدول جو
جدول جو

معنی وادار

وادار
برانگیختن، بر کاری داشتن، تشویق، بازایستاده شدن است از رفتار، (آنندراج از فرهنگ ترکتازان)، بازداشت، منع، نهی، حفظ، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا