معنی نیکوسرشت
- نیکوسرشت (سِ رِ)
- خوش طینت. خوش فطرت. نیک نهاد. (یادداشت مؤلف) :
که نادان بدانجای خوار است و زشت
شه آنجاست درویش نیکوسرشت.
اسدی.
چه دیدی در این کشور از خوب و زشت
بگو ای نکونام نیکوسرشت.
سعدی.
بگفت آن خردمند نیکوسرشت
جوابی که بر دیده باید نوشت.
سعدی.
برش تنگ دستی دو حرفی نوشت
که ای خوب فرجام نیکوسرشت.
سعدی
