مؤلف صبح گلشن او را شاعری دشوارپسند توصیف کرده و آرد: ’دیوان مختصرش متضمن بیست و نه غزل... و هر غزلش به التزام مالایلزم ترک حرفی از حروف تهجی و جمل دریکی از مطابع شهر لکهنو در سنۀ سبع و ستین از ماءهثالث عشر مطبوع گشته’ و از ابیات متروک الالف اوست: صد شکر که شد دولت وصل تو میسر گردید ز خورشید رخت دیده منور در نظم نویدی نبود هیچ قصوری بشکست ز در سخنش قیمت گوهر. رجوع به صبح گلشن ص 567 و فرهنگ سخنوران ذیل عنوان نویدی لکهنوئی شود از مردم گیلان است و در قرن دهم می زیسته و نویدی تخلص می کرده است و به عهد سلطنت اکبر پادشاه به هندوستان مهاجرت کرده است، او راست: ای دلم دور از تو در آتش دو دیده خون فشان بی توام در آتش و آب آشکارا و نهان. رجوع به صبح گلشن ص 569 و فرهنگ سخنوران شود