معنی نوشانیدن نوشانیدن (بُ دَ) آشامیدن فرمودن. (ناظم الاطباء). آشامانیدن. (یادداشت مؤلف). نوشاندن. متعدی نوشیدن: ای نور چشم من سخنی هست گوش کن تا ساغرت پر است بنوشان و نوش کن. حافظ. چو مستم کرده ای مستور منشین چو نوشم داده ای زهرم منوشان. حافظ لغت نامه دهخدا