جدول جو
جدول جو

معنی نمگن

نمگن
(نَ گِ)
نمگین. نم دار. نمور. نمناک. پرنم. مرطوب: الثری، خاک نمگن. (السامی فی الاسامی).
- نمگن شدن، نمگین شدن. مرطوب شدن. نم گرفتن: الغمق، نمگن شدن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا