معنی نگارگری نگارگری (نِ گَ) صورتگری. نقاشی. بتگری. عمل نگارگر. رجوع به نگارگر شود: ایا که فتنه شدستی در آزر و مانی پی نگارگری روی آن نگار نگر. سوزنی. نگار ایزد بی چونی ای نگار رهی زهی نگارنگار و زهی نگارگری. سوزنی لغت نامه دهخدا