جدول جو
جدول جو

معنی نقاف

نقاف
(نَقْ قا)
مرد دوراندیش پایان کار نگرنده. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، خواهندۀ به ستوه آرنده یا حریص بر سؤال. (منتهی الارب) (آنندراج). سائل مبرم یا حریص بر سؤال. (از اقرب الموارد) (از المنجد). و هی نقافه. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) ، دزدی که هر چه به دستش رسد برباید. (از اقرب الموارد). هر آن دزدی که برباید هر چه بر آن قادر گردد. (ناظم الاطباء) (از متن اللغه) ، تراشندۀ چوب. نحات خشب. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا