معنی نضی - لغت نامه دهخدا
معنی نضی
- نضی
(تَ) - برکشیدن شمشیر را. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). نضو. (از اقرب الموارد). بیرون کشیدن شمشیر را از نیامش. (از متن اللغه) ، کهنه گردانیدن جامه را. (از منتهی الارب). کهنه و فرسوده کردن جامه را. (از اقرب الموارد). کهنه گردانیدن چیزی را. نضو. (از متن اللغه) ، کندن جامه را. (از اقرب الموارد) (از المنجد)
پیشی گرفتن اسب. (از المنجد). نضو. (اقرب الموارد) (المنجد). رجوع به نضو شود
لغت نامه دهخدا