معنی نصع
- نصع (نِ صَ)
- سفره ای چرمین. نطع ادیم. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (از آنندراج). قطعه ای از پوست که بر روی آن می نشینند یا پوستی که در مجلس شراب می گسترانند. (ناظم الاطباء). نطع، و آن بساطی است از پوست که زیر پای کسی که محکوم به سر بریدن یا عذابی دیگر شده است گسترانیده می شود. (از المنجد)
