جدول جو
جدول جو

معنی نصبه

نصبه
(نُ بَ)
ستون. (آنندراج). فرسنگسار. شاخص. (فرهنگ خطی). ستون برپا شده. (ناظم الاطباء). ستونی که (در بیابان) برپا کنند شناختن علامت راه را. (از المنجد) (از متن اللغه). آنچه برپا کنند شناسائی راه را. (از المنجد) .ج، نصب، دکل کشتی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا