معنی نشمه نشمه (نَ شِ مَ) دست بویناک از چربش و جز آن. (آنندراج). یدی نشمه، دست من بویناک است از چربش و جزآن. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، تأنیث نشم است. (ناظم الاطباء). رجوع به نشم شود لغت نامه دهخدا