جدول جو
جدول جو

معنی نسک

نسک
(نُ)
قربانی. (منتهی الارب) (آنندراج) (دهار). قربانی کردن بهر خدای تعالی. (ترجمان علامۀ جرجانی ص 99) (تاج المصادر بیهقی). قربانی. (غیاث اللغات). ذبیحه. (از اقرب الموارد). نسک. (اقرب الموارد) ، خون قربانی. (ناظم الاطباء) ، عبادت. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا