جدول جو
جدول جو

معنی نساکه

نساکه
(غُ)
پرستیدن. پارسا گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج). ناسک شدن. (از المنجد). متعبد شدن. (تاج المصادر بیهقی). نسک. نسک. نسک. نسک. رجوع به نسک شود
لغت نامه دهخدا