جدول جو
جدول جو

معنی نخنخه

نخنخه
(غَ)
یکسو کردن. دور کردن. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). دور کردن. راندن. (از اقرب الموارد) ، سخت رفتن. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). سیر سخت کردن. (ناظم الاطباء) ، فروخوابانیدن شتر را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). فروخوابانیدن اشتر. (دهار)
لغت نامه دهخدا