معنی نخم
- نخم (غَ بَنْ)
- نخامه انداختن. (آنندراج) (از اقرب الموارد). بیرون انداختن چیزی از بینی یا سینه. (از المنجد) (از اقرب الموارد). آب بینی و سینه و دماغ انداختن. (ناظم الاطباء) (آنندراج). تنخم. (المنجد). نخم، مانده گردیدن، مانده گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
