جدول جو
جدول جو

معنی نحم

نحم
(عَ)
گلو روشن کردن و رخیدن یا دم سرد و ناله برآوردن همچو زحیر یا فوق از آن. (منتهی الارب) (از آنندراج). گلو روشن کردن و نحنح نمودن و دم سرد برآوردن و ناله برآوردن همچون زحیر یا فوق آن. (ناظم الاطباء). نحیم. نحمان. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). تنحنح کردن چون زحیر یا بالاتر از آن، و عبارت لسان چنین است: ’استراح الی شبه انین من صدره’، و گفته می شود: الحمال ینحم و یستعین بنحمه علی حمله. (از اقرب الموارد) ، بانگ کردن یوز و امثال آن از درندگان. (اقرب الموارد) : نحم الفهد، بانگ کرد یوز. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا