جدول جو
جدول جو

معنی نثار

نثار
(نُ)
آنچه نریزد از هر چیزی و پراکنده شود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، آنچه از زر و گوهر که پاشیده شود. (غیاث اللغات از کشف اللغات). ریختنی که بر سر عروس و جز آن ریزند. (آنندراج از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا