معنی نباشی نباشی (نَبْ با) کفن آهنجی. (ناظم الاطباء). نبش قبر کردن. شکافتن قبرو دزدیدن کفن. عمل نباش. رجوع به نبش و نباش شود لغت نامه دهخدا