نائب. آنکه بر جای کسی ایستد. وکیل. جانشین. قائم مقام. خلیفه. گماشته. (از ناظم الاطباء). کسی که کار دیگری را انجام دهد، پیشکار. (آنندراج). رجوع به نائب شود، در اصطلاح نظامی: - نایب اول،ستوان یکم ارتش، درجه ای بین ستوان دوم و سروان. - نایب دوم، ستوان دوم ارتش، درجه ای بین ستوان سوم و ستوان یکم. - نایب سرهنگ، سرهنگ دوم، درجه ای بین سرگرد و سرهنگ تمام