معنی نامحرمی نامحرمی (مَ رَ) محرم نبودن. نامحرم بودن. بیگانه بودن. صفت نامحرم. رجوع به نامحرم و نامحرمیت شود، هتک. پرده دری. شوخ چشمی. بی حیائی: چه گویم که چون بود از این خرمی بود شرح از این بیش نامحرمی. نظامی لغت نامه دهخدا