معنی ناگزیده ناگزیده (تَ) غیرمرجح. ناپسندیده. پسندناشده. نگزیده. گزیده ناشده. انتخاب ناشده. مطرود. مقابل گزیده. رجوع به گزیده و برگزیده شودنیش ناخورده. نگزیده. غیرملدوغ. مقابل گزیده. رجوع به گزیده شود لغت نامه دهخدا