معنی نازنینی
- نازنینی (زَ)
- نازنین بودن. زیبائی. جمال:
مهی در جلوه با این نازنینی
نخواهد ساخت با تنهانشینی.
وصال.
که من خوش دارم از تنهانشینی
که تنها باشم اندر نازنینی.
وصال.
، نازپروردگی. ظرافت:
که طفلی خرد با آن نازنینی
کند در کار ازین سان خرده بینی.
نظامی.
رجوع به نازنین شود
