معنی مورسرج
- مورسرج (سَ رَ)
- مورسارج. مورسرک. معرب مورسره و آن خروج طبقۀ عنبیه است و آن ابتدا به قدر سر مور باشد. (آنندراج) (غیاث). معرب مورسرک. مورسارج. مورسره. خروج طبقۀ عنبیه است آن گاه که به اندازۀ سر موری قرنیه بشکافد به قرحه ای یا بثره ای یا جراحتی که بر آن وارد آید. (یادداشت مؤلف). و رجوع به مورسارج شود
