جدول جو
جدول جو

معنی موجه

موجه
(مَ / مُ جَ / جِ)
موجه. یک موج. یکی موج. کوهۀ آب. خیزابه. خیزاب. آب خیز. آب خیزه. اشترک. شترک. (از یادداشت مؤلف) :
در بحر عشق موجۀ غبغب نخورده اند
دل در درون فکندۀ چاه ذقن نیند.
زلالی (از آنندراج).
حشأالبحر، موجۀ دریا. (منتهی الارب). و رجوع به موج شود.
- موجۀ عرق، کثرت عرق. (از آنندراج) :
ز موجۀ عرق شرم پایمال شدیم
غبار ما نتواند کشید آه در آب.
اسیر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا