واشونده و گشاده. (غیاث) (آنندراج). آشکارشده. فاش شده. کشف شده و آشکارشده و ظاهر و نمایان شده. (ناظم الاطباء). پیدا. گشاده. ظاهرشده. (یادداشت مرحوم دهخدا) : آفتاب یقین از حجاب شبهت و نقاب ریبت منکشف شود. (سندبادنامه ص 85). - منکشف شدن، باز شدن. گشاده گشتن. (یادداشت مرحوم دهخدا). ، برهنه شونده. (آنندراج) (غیاث). برهنه شده. روپوش برداشته شده. (ناظم الاطباء). برهنه. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، شرح داده شده و بیان کرده شده. (ناظم الاطباء)