جدول جو
جدول جو

معنی منعل

منعل
(مُ نَعْ عَ)
ستور نعل کرده شده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به تنعیل شود، آنچه به شکل نعل اسب باشد. (غیاث) (آنندراج).
- عین منعل، در شیوۀ خط ثلث سه قسم عین (ع) است: منعل، فم الاسد، فم الثعبان. (حاشیۀ دیوان خاقانی نسخۀ پاریس). در اصطلاح خطاطان عین نعلی عین اول (ع) را گویند. (حاشیۀ دیوان خاقانی چ عبدالرسولی) (تعلیقات دیوان خاقانی چ سجادی ص 1034) :
گر نه شب از عین عید ساخت طلسمی بخم
عین منعل چراست در خط مغرب رقم.
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 261).
- ، کنایه از هلال. (غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا