معنی مندوری مندوری (مَ) اندوهناکی. غمناکی. غمگینی. درماندگی: بهار خرم نزدیک آمد از دوری به شادکامی نزدیک شو نه مندوری. جلاب (از لغت فرس چ اقبال ص 144). رجوع به مندور شود لغت نامه دهخدا