معنی منحص منحص (مُ حَص ص) موی افتنده. (آنندراج). موی افتاده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بریده. (آنندراج). دنب بریده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به انحصاص شود لغت نامه دهخدا