جدول جو
جدول جو

معنی ممه

ممه
(مَ مَ / مِ)
در تداول شیرخوارگان، شیر مادر. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، پستان. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- امثال:
ممه را لولو برد، تعبیری تسکین بخش کودکان تازه از شیر گرفته را. و مجازاً یعنی فایده و امر نیک متوقع از بین رفت.
، مجازاً دایه. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، کنیزک. همخوابه: به یکی از ممگان اولجایتوسلطان متهم گشت. (دستورالوزراء ص 323)
لغت نامه دهخدا