جدول جو
جدول جو

معنی ممنوعه

ممنوعه
(مَ عَ)
مؤنث ممنوع: لا مقطوعه و لا ممنوعه. (قرآن 33/56). رجوع به ممنوع شود.
- اراضی یا جزایر ممنوعه، آنجاها که رفتن و دیدن آن ممتنع و یا غیرممکن است: فاوقدوا ناراً فانسبک الفضه فعلموا انه معدن (ای ارض هذه الجزیره)... و مثل هذا فی البحر کثیر لایحصی جزائر ممنوعه لایعرفها البحریون فمنها ما لایقدرون علیه. (اخبار الصین و الهند ص 55)
لغت نامه دهخدا